درباره وبلاگ

سلام من فاطی هستم این وبلاگ رو تازه ساختم میخوام این وبلاگ رو پر از مطالب عاشقانه کنم امیدوارم خوشتون بیاد.راستی نظر یادتون نره!!
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان عشق و جدایی و آدرس bahareman.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 50
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1



عشق و جدایی
چهار شنبه 20 دی 1391برچسب:, :: 16:51 ::  نويسنده : fati       

 

گلم هر وقت روزگار با ما نبود و ما را از هم جدا کرد گریه نکن. وقتی که غروب شد به یاد من دلت نگیره .  چون من طاقت دل تنگی و گریه تو را ندارم .می دونم حتما روزگار پیش ما شرمنده میشه . پس گلم تا اون روز ازت می خواهم که صبور باشی ازت می خوام سنگ دل نشی به یاد من باشی شاید با دیدن دوباره هم قلبامون مثل گذشته عاشق عاقش بشه

......................................................................................................................

می دونستی گلم که خیلی دوست دارم برای همین تنهام گذاشتی باشه دنیا که این طوری  نمی مونه فقط اگر یک روز منو دیدی که تنهام به من نخند فقط بدون که من به یاد تو عاشق کس دیگری نشدم

 


چهار شنبه 20 دی 1391برچسب:, :: 16:43 ::  نويسنده : fati       

 

وقتی که میگویی دوستت دارم اول روی این جمله فکر کن شاید نوری را روشن کنی که خاموش کردن آن به خاموش شدن او ختم شود

 


--------------------------------------------------------------------------------

 هفت شهر عشق.. شهر اول : نگاه و دلربایی.. شهر دوم : دیدار و آشنایی.. شهر سوم : روزهای شیرین و طلایی.. شهر چهارم : بهانه،فکر جدایی.. شهر پنجم : بی وفایی.. شهر ششم : دوری و بی اعتنایی.. شهر هفتم : اشک، آه و تنهایی..

 


--------------------------------------------------------------------------------

وقتی عشقت تنهات گذاشت نگران خودت نباش که بعد از اون چیکار کنی! شرمنده دلت باش که بهت اعتماد کرد

 


--------------------------------------------------------------------------------

بیقرار دلی باش که بیقرارت باشد آشفته حال دلی باش که آشفته حالت باشد چشم انتظار چشمی باش که نگرانت باشد عاشق قلبی باش که هواخواه تو باشد

 


--------------------------------------------------------------------------------

نه آنچنان عاشق باش که هیچ چیز نبینی، نه آنقدر ببین که هرگز عاشق نشوی . .

 


--------------------------------------------------------------------------------

زیباترین هنر دوست داشتن است اما زیباتر ، هنر بی صدا دوست داشتن است انگار پای ثانیه ها لنگ میشود وقتی دلی برای دلی تنگ میشود

 


--------------------------------------------------------------------------------

سرنوشت تصمیم میگیرد که تو در زندگی با چه کسی ملاقات کنی اما تنها قلب توست که می تواند تصمیم بگیرد چه کسی در زندگی تو باقی میماند.

 


--------------------------------------------------------------------------------

عشق غالبا یک نوع عذاب است، اما محروم بودن از آن مرگ است ... شکسپیر

 


--------------------------------------------------------------------------------

میدونی بهترین دوست کیه؟ اونی که اولین قطره اشکتو می بینه دومیشو پاک میکنه و سومیشو تبدیل به خنده میکنه

 


--------------------------------------------------------------------------------

ارستو میگه: از انسان توقع عشق پاک رو نداشته باش چون گل سرخ در مرداب نمی روید

 

 


چهار شنبه 20 دی 1391برچسب:, :: 16:38 ::  نويسنده : fati       

 

ساده نوشتن را
چون ساده زیستن دوست دارم
پس ساده می نویسم :
دوستت دارم ...

=================

خداوندا 
تقدیرم را زیبا بنویس :
کمکم کن آنچه را که تو زود میخواهی 
من دیر نخواهم و آنچه را
که تو دیر میخو اهی من زود نخواهم 
پروردگارابه من بیاموز 
دوست بدارم کسانی راکه 
دوستم ندارند
عشق بورزم به کسانی 
که عاشقم نیستند...
به من بیاموز 
لبخند بزنم به کسانی که 
هرگز تبسمی به صورتم ننواختند...
محبت کنم
به کسانی که محبتی درحقم نکردند

=================

می دونی
وقتی خدا داشت بدرقه ام می کرد 
بهم چی گفت ؟ 
جایی که میری مردمی داره 
که میشکننت !
نکنه غصه بخوری 
تو تنها نیستی
تو کوله بارت عشق میذارم 
که بگذری ...
قلب میذارم که جا بدی...
اشک میدم که همراهیت کنه...
و مرگ که بدونی بر می گردی 
پیش خودم...

=================

میگن اگه میخوای تو عشقت 
شکست نخوری
فقط یکی رو دوست داشته باش 
و بهش بگو تو رو بیشتر از خودم 
دوست دارم!

=================

میگن عاشقا عشقشون رو 
زیبا می بینن. 
این دفعه که دیدمت 
خیلی زیبا شده بودی. 
نمی دونم
تو هر دفعه داری زیباتر میشی 
یا من عاشقتر؟!

=================

زندگی زیباست اگر زیبا ببینی !
زندگی یعنی محبت ...
محبت یعنی عشق ...
عشق یعنی تو ...
بگذار نامت را تکرار کنم 
نامت زیباست دلنشین است
چه داشته ای 
که اینگونه مرا طلسم کرده ای
من اینگونه نبودم 
تو عشق را با من آشنا کردی
تو هوای دلم را با طراوت کردی
زمانی که با تو هستم 
به آسمان به بیکران برواز میکنم
پس بدان دوستت دارم 
گرچه پایان راه را نمیدانم 

=================

زندگی را به تمامی زندگی کن 
بی آنکه جزیی از آن باشی 
همچون نیلوفری باش در آب 
زندگی در آب ، بدون تماس با آب 
زندگی به موسیقی نزدیکتر است 
تا به ریاضیات 
ریاضیات وابسته به ذهن اند 
و موسیقی در ضربات قلبت 
ابراز وجود می کند !

=================

روز مرگم هرکه شیون کند
از دور و برم دور کنید
همه را مست و خراب
از می انگور کنید
بر مزارم مگزارید بیاید واعظ
پیر میخانه بخواند غزلی از حافظ
جای تلقین 
به بالای سرم دف بزنید
شاهدی رقص کند
جمله شما کف بزنید
روی قبرم بنویسید وفادار برفت
آن جگر سوخته
خسته از این دار برفت

=================

دکتر علی شریعتی:
در بیکرانه هستی دو چیز است 
که افسونم میکند...
آبی آسمان که میبینم و میدانم که نیست
و خدایی که نمیبینم و میدانم که هست! 

=================

عادت کرده ام
کوتاه بنویسم
کوتاه بخونم
کوتاه حرف بزنم
کوتاه نفس بکشم
تازگی ها
کوتاه زندگی میکنم
یا شاید
کوتاه بمیرم
نمیدانم...

=================

از یحیی بن معاذ پرسیدند 
به چه توان شناخت که خداوند
از ما راضی است؟
گفت...
اگر تو از مقدرات الهی راضی باشی، 
نشان آن است که او
هم از تو راضی است.

=================

رد پای اشکهایم را بگیر ، 
تابدانی خانه ی عاشق کجاست

=================

به نام عشق ...
یکی بود 
یکی نبود
کدام قصّه بی عشق
زیبا می شود ؟!

=================

کاش می آمدی و
تازه می شدم
ازین تکرار !
چقـــــــــــــدر ...
دلم برای کسی
تنگ است !

=================

از قلب تو تا من یک راه 
مستقیم است، 
اگر گم شدی از این راه بیا.

=================

یادت باشد که یادت بیارم 
که یادم بیاری 
که همیشه به یادتم 

=================

و بدانید که ما رفتیم 
و چهارچیز به شما میراث گذاشتیم: 
رفت‌ و رویی 
شست‌ و شویی 
جست ‌و جویی 
گفت ‌و گویی

"ابوسعیدابی الخیر"

=================

به هیچ می اندیشم 
که در پس همه چیز است 

=================

دو خط موازی هیچوقت بهم نمیرسند 
مگه اینکه 
یکیشون برای دیگری بشکنه!

=================

خلق را پنجاه سال به او دعوت کردم...
اجابت نکردند
ایشان را رها کردم و تنها به سوی او رفتم،
دیدم آنان پیش از من بدان جا رسیده بودند...!! 

"بایزید بسطامی"

=================

با آدما مثل خودشون نباش
خودت باش
چون گم میشی
اونوقت باید دنبال خودت بگردی

=================

جهان،قرآن مصوّر است 
وآیه ها درآن 
به جای اینکه بنشینند، 
ایستاده اند 
درخت یک مفهوم است 
دریا یک مفهوم است 
جنگل و خاک وابر،
خورشید و ماه و گیاه 
با چشم های عاشق بیا 
تا جهان را تلاوت کنیم...

=================

از درویشی پرسیدند:
جمله ای بگو که
درلحظات شادی غمگین
ودرلحظات غم شادمان کند
گفت بگویید:
این لحظات هم 
خواهد گذشت...!

=================

زندگی مثل یک فنجان چای؛
تلخ است
وکنارش عشق است؛
مثل یک حبه ی قند؛
زندگی را با عشق،
نوش جان باید کرد!!!

================= 

تنها بهره من از گذشتن لحظات
نزدیکتر شدن به توست...!

=================

خدا
عشق را
مجهول آفرید
تاهرکس آن را
با خودی خودش تفسیر کند....

=================

گاهی میتوان همه زندگی را 
در آغوش گرفت . 
کافی است 
تمامِ زندگی ات یک آدم باشد...

=================

عشق یعنی 
حرفامون تمومی نداشته باشه

=================

یک عمر
در انتظاری تا بیابی آن را که
درکت کند و تو را
همان گونه که هستی بپذیرد.
...و عاقبت
...در می یابی که او
از همان آغاز
خودت بوده ای.......!

=================

گاهی خنده بیخ گلویم را 
می گیرد!
آخرش هیچ کس نفهمید 
ناخوشی من چیست...
همه گول خوردند...

"صادق هدایت"

 


چهار شنبه 20 دی 1391برچسب:, :: 16:37 ::  نويسنده : fati       

 

عشق ماندگار

 

           روی سنگ سخت و کهن زندگی از دیرباز ردی باقی مانده است

  اثری که جاودانی است و هرگز محو نخواهد شد.دست فرشته ی 

 مهربان عشق  با قلمی زرین بر صفحه ی روزگار در ازل نقشی

 زد که تا ابد پایدار خواهد ماند.نقشی از پیوند دو قلب پاک و ساده

 که روزی در یک نگاه خلاصه شده و به هم گره خوردند و بر

 تابلوی حیات بر روی رنگین کمان دوستی ها و محبت ها برای 

 همیشه ماندگار شدند.

 امیدوارم اگه عاشق میشید عشقتون حقیقی باشه ،عاشق شدن آسونه ولی  مهم

 اینه که بتونید عشق رو تا ابد تو قلبتون نگه دارید و هیچ چیزنتونه اونو کمرنگ

 کنه در این صورته که شما عاشق واقعی و عشقتون عشق حقیقیه...

 و کلام آخر: تنها ماندن بهنر از گدایی عشق است.



چهار شنبه 20 دی 1391برچسب:, :: 16:35 ::  نويسنده : fati       

 

گنجشک و خدا

روزها گذشت و گنجشک با خدا هیچ نگفت، فرشتگان سراغش را از خدا گرفتند و خدا هر بار به فرشتگان اين گونه مي‌گفت: مي‌آيد، من تنها گوشي هستم كه غصه‌هايش را مي‌شنود و يگانه قلبي‌ام كه دردهايش را در خود نگه مي‌دارد و سر انجام گنجشك روي شاخه‌اي از درخت دنيا نشست.

 فرشتگان چشم به لبهايش دوختند، گنجشك هيچ نگفت و خدا لب به سخن گشود:

 "با من بگو از آنچه سنگيني سينه توست". گنجشك گفت: لانه كوچكي داشتم، آرامگاه خستگي‌هايم بود و سرپناه بي كسي‌ام.

 تو همان را هم از من گرفتي. اين توفان بي موقع چه بود؟ چه مي‌خواستي از لانه محقرم كجاي دنيا را گرفته بود؟ و سنگيني بغضي راه بر كلامش بست. سكوتي در عرش طنين انداز شد. فرشتگان همه سر به زير انداختند.

 خدا گفت: ماري در راه لانه ات بود. خواب بودي. باد را گفتم تا لانه‌ات را واژگون كند. آنگاه تو از كمين مار پر گشودي. گنجشك خيره در خدايي خدا مانده بود. خدا گفت: و چه بسيار بلاها كه به واسطه محبتم از تو دور كردم و تو ندانسته به دشمني‌ام بر خاستي.

 اشك در ديدگان گنجشك نشسته بود. ناگاه چيزي در درونش فرو ريخت. هاي هاي گريه‌هايش ملكوت خدا را پر كرد.



چهار شنبه 20 دی 1391برچسب:, :: 16:28 ::  نويسنده : fati       

 

روزي مرد کوري روي پله‌هاي ساختماني نشسته و کلاه و تابلويي را در کنار پايش قرار داده بود روي تابلو نوشته شده بود: من کور هستم لطفا کمک کنيد.

روزنامه نگارخلاقي از کنار او مي گذشت، نگاهي به او انداخت. فقط چند سکه در داخل کلاه بود. او چند سکه داخل کلاه انداخت و بدون اينکه از مرد کور اجازه بگيرد تابلوي او را برداشت آن را برگرداند و اعلان ديگري روي آن نوشت و تابلو را کنار پاي او گذاشت و آنجا را ترک کرد.

عصر آنروز، روز نامه نگار به آن محل برگشت، و متوجه شد که کلاه مرد کور پر از سکه و اسکناس شده است. مرد کور از صداي قدم هاي او، خبرنگار را شناخت و خواست اگر او همان کسي است که آن تابلو را نوشته، بگويد که بر روي آن چه نوشته است؟

روزنامه نگار جواب داد: چيز خاص و مهمي نبود، من فقط نوشته شما را به شکل ديگري نوشتم و لبخندي زد و به راه خود ادامه داد. مرد کور هيچوقت ندانست که او چه نوشته است ولي روي تابلوي او خوانده مي شد



چهار شنبه 20 دی 1391برچسب:, :: 16:23 ::  نويسنده : fati       

 

عشق بی جان



چهار شنبه 20 دی 1391برچسب:, :: 16:20 ::  نويسنده : fati       

 

دنیای عشق



چهار شنبه 20 دی 1391برچسب:, :: 16:18 ::  نويسنده : fati       

 

قلب عشق

 


چهار شنبه 20 دی 1391برچسب:, :: 16:13 ::  نويسنده : fati       

 

دوست داشتن.I Love You Miss